دختر خوب در را باز می کند. پسری در درگاه ایستاده است. او ادعا می کند که به نمایندگی از پدرش آمده است و به برخی مستندات احتیاج دارد. دخترک خودش را از طریق تلفن دفن می کند و سعی می کند مهمان را نادیده بگیرد. با این حال ، او پشتکار دارد: او تلفن را از او می گیرد ، آن را در جیب خود قرار می دهد و دائماً مدارکی را کانال سکسی در موبوگرام طلب می کند. دختر سعی می کند اموال خود را پس بگیرد اما پسر به وضوح قوی است. "شما باید یک درس خوب تدریس کنید!" با کلمات ، او دختر را چنگ می زند ، او را می بوسد و سینه هایش را کوتاه می کند. واضح است که او به عمل مخالف نیست و آنچه را که اتفاق می افتد دوست دارد. این پسر به سرطان مبتلا شده است. او با ایجاد انگشت به داخل واژن به کونیلیلینگوس و مفاصل مبتلا می شود. سپس او خروس بزرگ خود را در آنجا معرفی می کند. دختر به پسری سینه می زند. پس از آن ، آنها در روابط مختلفی مقاربت دارند. پسر به آخرش می رسد: شکم ، سینه ، گردن ، صورت ، مو. همه چیز اسپرم است. "آیا می توانید همین حالا اوراق به من بدهید؟" یا دوباره درس می خوانید؟ پسر می پرسد. "بیشتر!" دختر پاسخ داد و خروس خود را لیسید.