اواخر عصر ، یک دیوانه زرق و برق دار تا پنجره می نشیند و یک مالاتو زیبا را می بیند. او را در حال راه رفتن در اطراف آپارتمان می بیند ، سپس به آرامی لباس می کند و روی تخت دراز می کشد و بیدمشک او را پوشانده است. دیوانه تلفن را جمع می کند ، دختر کوچک را جمع می کند و به او دستور می دهد که در را باز کند. او مطیع است در نتیجه ، معلوم می شود که مالتو به سادگی رابطه جنسی سخت را دوست دارد. او به عاشقانه و پیش تصور نیاز ندارد ، می خواهد بلافاصله پیچ های فلزی را برداشت. دخترک به خانه منیک زنگ می زند ، از او سینه می گذارد ، تخم مرغ می خورد و در خدمت او می نشیند. او از او می خواهد که نسبت به او بی ادب باشد. دیوانه به کانال سکس فیلم تلگرام شدت با او برخورد کرد و روی صورتش تقدیر کرد.